پشت پرده گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی با تلویزیون چین
فرامرز دادرس فرامرز دادرس

 

 پزوهشگر و کارشناس اطلاعاتی- فرانسه

 

 پیروز، پسر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، برای بیرون راندن سپاهیان اسلام از ایران، به سفارش پدرش به چین رفت و از گائوزونگ، امپراتور وقت چین یاری خواست، امپراتور که پس از مرگ پدرش تازه بر تخت فرمانروایی نشسته بود، یکی از ژنرال‌های خود به نام «پی شینگ جیان» را با لشکری کامل به همراه پیروز روانه ایران کرد. ژنرال چینی در میانه راه بهانه آورد، کارشکنی کرد، و در نتیجه پیروز شکست خورد و نتوانست کاری از پیش ببرد.

 

پیروز، بیست سال را در شمال افغانستان کنونی در آوارگی گذراند و سپس درگذشت. او سفارش کرد که پیکرش را در کوه های پامیر به گونه ای که چهره اش بسوی ایران باشد به خاک سپارند.

 

یک خبرگزاری وابسته به دولت چین، برای نخستین بار یک گفتگوی تلویزیونی با شاهزاده رضا پهلوی، فرزند و جانشین آخرین پادشاه ایران انجام داد. این کار چینی ها باعث اعتراض شدید جمهوری اسلامی شد. رضا پهلوی در این برنامه از جمهوری اسلامی و همچنین برخی سیاست‌های قدرت‌های غربی! در قبال ایران، انتقاد کرد.

 

سال ها می شود که رضا پهلوی مورد بی مهری کشور های غربی قرار گرفته است. رسانه های فارسی زبان غربی آن چنان امکانات خود را در خدمت اصلاح طلبان رژیم اسلامی قرارداده اند که حاضر نیستند حتی نیم نگاهی به گروه های دیگر اپوزیسیون ایران بیاندازند.

 

چند سال است که رضا پهلوی تلاش می کند که با مخالفین حکومت پدرش به ویژه، طیف چپ روابط دوستانه ای برقرار کند و در این راه تا اندازه ای نیز موفق شد وتوانست شماری از اعضای سابق طیف چپ را تحت شرایطی با خود همراه کند و از مشاورت آنان بهره بگیرد، شرایطی که از سوی این مشاورین! تازه  به وی تحمیل شد و بیشتر کاسبکارانه!  به نظر می رسد.

 

مشاورین چپ، به شاهزاده ای که تاکنون چشم امیدش تنها به غربی ها بوده است، توصیه کردند که با چین و روسیه گفتگو هایی انجام دهد، و نشان دهد که می تواند به اردوگاه شرق نیز نزدیک شود.

 

این پیشنهاد از این نظر جالب بود که می توانست در برابر اتهامات همیشگی جمهوری اسلامی علیه خاندان پهلوی، یک سپر تبلیغاتی باشد، جمهوری اسلامی همواره از وابستگی خاندان پهلوی به آمریکا، اسرائیل و کشور های غربی سخن می گوید. در حالی که اکنون روشن شده که آیت الله خمینی، برای رسیدن به قدرت، با شیطان! هم مذاکره و معامله کرد و اکنون جانشینانش، راه وی را ادامه می دهند.

 

هدف دیگر مشاورین چپ از نزدیکی رضا پهلوی به چین و روسیه آن است که اگر در آینده، وضعیت ایران شباهت به وضعیت کنونی سوریه پیدا کرد، دولت های چین و روسیه نگران سقوط حکومت اسلامی و از دست دادن بازار خود سود آور خود در ایران نباشند و دست از پشتیبانی حکومت اسلامی بردارند.

 

رضا پهلوی، پس از این توصیه مشاورین چپ ، در یک مصاحبه با رسانه های پارسی زبان به امکان تماس با چین و روسیه، که دارای روابط مهم اقتصادی و سیاسی با حکومت اسلامی می باشند، اشاره کرد. بی شک درهمان زمان، جمهوری اسلامی در جریان این طرح قرار گرفت.

 

پس از رویداد هایی که به نام جنبش سبز شهرت یافت، یک جریان فکری مردمی، علیه کشور های چین و روسیه، به کمک مخالفین رژیم اسلامی و همراهی رسانه های غربی شکل گرفت. روسیه و چین دو دشمن مردم ایران شناخته شدند، همین مسئله در میان مردم سوریه و مخالفین بشار الاسد  به وجود آمد.

 

چین و روسیه به میزان نفرت مردم ایران علیه خود آگاه هستند، و می دانند که در صورت سقوط رژیم اسلامی بی هیچ تردیدی بازار های میلیارد دلاری و بی رقیب خود را در ایران از دست خواهند داد. در صورت بر پایی یک حکومت دموکراسی در ایران و داشتن روابط خوب با همه کشور های جهان، دسترسی به بازار ایران تنها به کیفیت کالاها و قیمت مناسب بستگی خواهد داشت، روسیه و چین در این زمینه ها قادر به رقابت با کشور های پیشرفته غربی نخواهند بود.

 

جمهوری اسلامی برای دو کشور چین و روسیه یک موهبت آسمانی بشمار می رود وهیچ رژیمی جای آن را هرگز پر نخواهد کرد. چین و روسیه در زمینه رعایت حقوق بشر و دموکراسی حرفی برای گفتن ندارند و در این زمینه ها نیز شرکای خوبی برای جمهوری اسلامی به شمار می روند.

 

اگر این اقدام رضا پهلوی در نزدیکی به چین و احتمالاً نزدیکی به روسیه در آینده، انتخاب شخصی خود وی بوده و بدون همآهنگی با آمریکا و غرب انجام شده باشد، بی شک وی برای همیشه از سوی غرب از صحنه شطرنج سیاسی ایران حذف خواهد شد.

آگاهانی که  به افکار رضا پهلوی آشنایی دارند می گویند؛ هیچگاه رضا پهلوی خود سرانه چنین کاری را انجام نمی دهد.

 

رضا پهلوی می تواند روشن کند  که آیا این مصاحبه با همآهنگی و پروانه آمریکا و کشور های غربی انجام شده است؟ آیا برنامه ریزان  این مصاحبه  سازمان های اطلاعاتی آمریکا و غرب بوده اند؟

در این صورت باید مراقب مسائل پشت پرده این همآهنگی و همکاری احتمالی شرق وغرب  در باره ایران بود. اگر چنین باشد، این پرسش پیش می آید که مردم ایران در آینده چه بهایی برای این همآهنگی!  باید بپردازند؟

 

اگر این گفتگوی تلویزیونی از سوی آمریکایی ها برنامه ریزی شده باشد، می تواند به تنش میان حکومت اسلامی و چین بیانجامد و این خواست دیرینه آمریکایی ها است.

 

چند سال است که آمریکایی ها در نظر دارند برای مهار اقتصاد چین، با ایجاد بحران در بخش ترکستان شرقی در سرزمین قوم ایغور، که یکی از استان های چین بشمار می رود و دارای مخازن طبیعی و نفت می باشد، چینی ها را درگیر یک جنگ داخلی دراز مدت کنند. جمعیت  مسلمان ایغور، بیش از پنجاه میلیون تن می باشد، درگیری های مرگبار بار میان چینی های مقیم ایغور و مردم محلی پیشینه درازی دارد.

  آمریکایی ها  برای شعله ور کردن آتش جنگ در ایغور، نیاز به همکاری یک کشور اسلامی قدرتمند در منطقه دارند، از نظر آمریکایی ها، جمهوری اسلامی ایران  بهترین گزینه برای این همکاری می باشد، ایران می تواند با پشتیبانی آمریکا به تحریک و مسلح کردن ایغورها علیه دولت چین بپردازد و بنیاد گرایی اسلامی را به چین گسترش دهد.

 

به تازگی سازمان های اطلاعاتی رژیم ، بیش از پیش درباره حرکات و برنامه های رضا پهلوی سخن می گویند، البته تاکنون مسئله شورای ملی ایرانیان را جدی نگرفته اند، ولی به نظر می رسد که با نزدیک شدن تاریخ انتخابات رئیس جمهوری در ایران، تحریم های شدید تر علیه کشور و مسئله غنی سازی اورانیوم، تا میزان بیست درجه، نگران واکنش های داخلی و خارجی می باشند.

 

این احتمال وجود دارد که گفتگوی رضا پهلوی با شبکه تلویزیونی وابسته به دولت چین، از سوی خود رژیم ایران از پیش برنامه ریزی شده باشد. با توجه به اینکه پیشنهاد و طرح نزدیکی به چین و روسیه از سوی مشاورین چپ شاهزاده مطرح شده است، احتمال می رود که این مشاورین تازه از گرد راه رسیده که برخی از آنان در دورا ن شاه، و پس از انقلاب اسلامی، سال ها در چین و روسیه زندگی کرد ه اند، در همآهنگی با سازمان های اطلاعاتی رژیم، این طرح را جا انداخته باشند.

 

همانطور که در بالا اشاره شد، جمهوری اسلامی از این خواست رضا پهلوی و مشاورین چپ او آگاه می باشد، در این صورت این امکان همیشه وجود دارد که سازمان های اطلاعاتی رژیم  خود ابتکار عمل را به دست گرفته و این گفتگوی تلویزیونی را ترتیب داده اند.

 

اگر چنین باشد رژیم اسلامی از این کار چند هدف در سر می پروراند.

  • مانند همیشه سرگرم کردن گروه های اپوزیسیون ایران
  • تحریک آمریکا و کشور های غربی علیه رضا پهلوی، به جرم نزدیک شدن به اردوگاه چینی ها و احتمالاً روس ها در آینده، و اخراج وی از بازی های سیاسی آمریکا و کشور های غربی در برابر حکومت اسلامی .

باید در نظر داشت که این انتقام جویی در صورتی اتفاق خواهد افتاد که این گفتگو بدون همآهنگی با این کشور ها انجام شده باشد. چون رضا پهلوی در این گفتگو ازبرخی سیاست‌های قدرت‌های غربی! در قبال ایران انتقاد کرده است.

  • کاهش فضای ضد چینی در ایران، که روز به روز در حال گسترش می باشد. اکثر مردم ناراضی و مخالف حکومت اسلامی ، به کشور هایی که با رژیم  اسلامی رابطه خوبی ندارند ، احساس نزدیکی بیشتر می کنند.

 

پس از روی کار آمدن حکومت کمونیستی در چین، آخرین امپراتور این کشور را به اردوگاه کار اجباری فرستادند، سپس به عنوان کارگر در کارخانه ای  به کار گمارده  شد. امپراتور، در پایان در سازمانی به نام؛ کنفرانس مشورت سیاسی خلق چین، به عنوان کتابدار با حقوق ماهانه صد یوان، زندگی خود را به پایان رساند. نام امپراتور در حزب کمونیست چین به عنوان یکی ا ز اعضای حزب ثبت شده بود.


February 28th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی